ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب
این آستان كه هست فلك سایهافكنش
خورشید شبنمیست به گلبرگ گلشنش
رباعی گفتی و تقدیم سلطان غزل کردی
معمای ادب را با همین ابیات حل کردی