گوش کن گوش، صدای نفسی میآید
مَشک بر دوش، از آن دور، کسی میآید
غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
برخاستم از خواب اما باورم نیست
همسنگرم! همسنگرم! همسنگرم! نیست
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است