میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
یارب به حق منزلت و جاه مصطفی
آن اشرف خلائق و خاتم به انبیا
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد