یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
نگاهم در نگاه شب، طنینانداز غوغاییست
کمی آنسوتر از شبگریههایم صبح فرداییست
ببین که بیتو نماندم، نشد کناره بگیرم
نخواستم که بیفتد به کوره راه، مسیرم
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
بهار آسمان چارمینی
غریب امّا، امامت را نگینی