از لحظههای آخرت چیزی نمیگویم
از پیکرت از پیکرت چیزی نمیگویم
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد
فردا قلمها تیغۀ شمشیر خواهد شد
به نام آنکه مستغنیست بالذّات
«بَدیعُ الاَرض» و «خلّاقُ السماوات»
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست