لطفی که کرده است خجل بارها مرا
بردهست تا دیار گرفتارها مرا
از روی توست ماه اگر اینسان منوّر است
از عطر نام توست اگر گل، معطّر است
از نسل حیدری و دلاورتر از تو نیست
یعنی پس از علی، علیاکبرتر از تو نیست
دلمردهایم و یاد تو جان میدهد به ما
قلبیم و بودنت ضربان میدهد به ما
با دستِ بسته است ولی دستبسته نیست
زینب سرش شكسته ولی سرشكسته نیست