لبریزم از واژه اما بستهست گویا زبانم
حرفی ندارم بگویم، شعری ندارم بخوانم
با اینکه نبض پنجره در دست ماه نیست
امشب جهان به چشم اتاقم سیاه نیست
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن
چه جانماز پی اعتكاف بر دارد
چه ذوالفقار به عزم مصاف بر دارد