لالۀ سرخی و از خون خودت، تر شدهای
بیسبب نیست که اینگونه معطر شدهای
«بشنو از نی چون حکایت میکند»
شیعه را در خون روایت میکند
تا در حریم امن ولا پا گذاشتهست
پا جای پای حضرت زهرا گذاشتهست
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم
بىسر و سامان توام يا حسين
دست به دامان توام يا حسين