یکباره میان راه پایش لرزید
مبهوت شد، از بغض صدایش لرزید
امشب شهادتنامۀ عشاق امضا میشود
فردا ز خون عاشقان، این دشت دریا میشود
همه از هر کجا باشند از این راه میآیند
به سویت ای امینالله خلقالله میآیند
سر به دریای غمها فرو میکنم
گوهر خویش را جستجو میکنم
آن سو، همه برق نیزه و جوشن بود
این سو، دلی از فروغ حق روشن بود