آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
این روزها پروندۀ اعمال ما هستند
شبنامههای روز و ماه و سال ما هستند
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز