غم کهنۀ در گلویم حسین است
دم و بازدم، های و هویم حسین است
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
تا باد مرکبیست برای پیام تو
با هر درخت زمزمهوار است نام تو
در تیررس است، گرچه از ما دور است
این مشت فقط منتظر دستور است
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم