ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
در قاب عکست میتواند جان بگیرد
این عشق پابرجاست تا تاوان بگیرد
بهارِ آمدنت میبرد زمستان را
بیا که تازه کنم با تو هر نفس جان را
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
گاهی دلم به یاد خدا هست و گاه نیست
اقرار میکنم که دلم سر به راه نیست
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
آرامش موّاج دریا چشمهایش
دور از تعلقهای دنیا چشمهایش
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم