سکه شدن و دو رو شدن آسان است
آلودۀ رنگ و بو شدن آسان است
دیر شد دیر و شب رسید به سر
یارب! امشب نکوفت حلقه به در
رفتی سبد سبد گل پرپر بیاوری
مرهم برای زخم كبوتر بیاوری
کارش میان معرکه بالا گرفته بود
شمشیر را به شیوهٔ مولا گرفته بود
عالم از شور تو غرق هیجان است هنوز
نهضتت مایهٔ الهام جهان است هنوز
روشن از روی تو آفاق جهان میبينم
عالم از جاذبهات در هيجان میبينم