از جاری لطف آسمانها میگفت
از رحمت بیکران دریا میگفت
بخوان از سورۀ احساس و غیرت
بگو از مرد میدان مرد ملت
در نگاهت دیدهایم این وصف بیمانند را
پاکی الوند را، بیباکی اروند را
ایستاده کنار مردم شهر
چون همیشه صمیمی و ساده
مصحف نوری و در واژه و معنا تازه
وحی آیات تو هر لحظه و هرجا تازه
دو جلوۀ ابدی از درخششی ازلی
به خُلق و خو، دو محمد؛ به رنگ و بو دو علی
دنیا شنید آه نیستانی تو را
بر نیزه دید آینهگردانی تو را