وقتی کسی حال دلش از جنس باران است
هرجای دنیا هم که باشد فکر گلدان است
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
این روزها چقدر شبیه ابوذرند
با سالهای غربت مولا برادرند
امروز ایلام فردا شاید خراسان بلرزد
فرقی ندارد کجای خاک دلیران بلرزد
پایان مسیرِ او پر از آغاز است
با بال و پرِ شکسته در پرواز است
هشدار! گمان بینیازی نکنیم
با رنگ و درنگ، چهرهسازی نکنیم
آنقدر بخشیدی که دستانت
بخشندگی را هم هوایی کرد