خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
دریای عطش، لبان پر گوهر تو
گلزخم هزار خنجر و حنجر تو
در بند اسارت تو میآید آب
دارد به عمارت تو میآید آب
تا لوح فلق، نقش به نام تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام تو گرفت
خدا قسمت کند با عشق عمری همسفر بودن
شریک روزهای سخت و شبهای خطر بودن