هزار حنجره فریاد در گلویش بود
نگاه مضطرب آسمان به سویش بود
فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی