تا آه سینه سوزی، از قلب من برآید
هر دم هزار نوبت، جانم ز تن برآید
بر عفو بیحسابت این نکتهام گواه است
گفتی که یأس از من بالاترین گناه است
بیمارت ای علیجان، جز نیمهجان ندارد
میلی به زنده ماندن، در این جهان ندارد
سرم خاک کف پای حسین است
دلم مجنون صحرای حسین است