بحث روز است صحبت از غم تو
سرخ مانده هنوز پرچم تو
اجازه هست کنار حرم قدم بزنم
برای شعر سرودن کمی قلم بزنم
دیدی که چگونه من شهید تو شدم
هنگام نماز، رو سفید تو شدم
در آن میان چو خطبهٔ حضرت، تمام شد
وقت جوابِ همسفران بر امام شد
آزادگی ز منّت احسان رمیدن است
قطع امید، دست طلب را بریدن است
برخیز اگر اهل غم و دردی تو
باید که به اصل خویش برگردی تو
پیری رسید و مستی طبع جوان گذشت
ضعف تن از تحمّل رطل گران گذشت