ابرازِ دوستی، به حقیقت زیارت است
آری مرامِ اهل محبت، زیارت است
میگریم از غمی که فزونتر ز عالَم است
گر نعره برکشم ز گلوی فلک، کم است
درختان را دوست میدارم
که به احترام تو قیام کردهاند
چو موج از سفر ماهتاب میآید
از آب و آینه و آفتاب میآید
بیهوده مکن شکایت از کار جهان
اسرار نمیشوند همواره عیان
الا رفتنت آیۀ ماندن ما
که پیچیده عطر تو در گلشن ما
هر منتظری که دل به ایمان دادهست
جان بر سر عشق ما به جانان دادهست
قلبی که در آن، نور خدا خواهد بود
در راه یقین، قبلهنما خواهد بود
در ماه خدا که فصل ایمان باشد
باید دل عاشقان، گلافشان باشد