بیان وصف تو در واژهها نمیگنجد
چرا که خواهر صبری و دختر نوری
دیشب میان پنجرهها صحبت تو بود
حرف از دل غریب من و غیبت تو بود
چشمم به هیچ پنجره رغبت نمیکند
جز با ضریح پاک تو صحبت نمیکند
اینان که به شوق تو بهراه افتادند
دلسوختگان صحن گوهرشادند
کسی که دیگر خود خدا هم، نیافریند مثال او را
چو من حقیری کجا تواند، بیان نماید خصال او را