شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
کنار دل و دست و دریا، اباالفضل
تو را دیدهام بارها، یا اباالفضل
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
جاده و اسب مهیاست بیا تا برویم
کربلا منتظر ماست بیا تا برویم
کسی که دیگر خود خدا هم، نیافریند مثال او را
چو من حقیری کجا تواند، بیان نماید خصال او را