چه رنجها که به پیشانی تو دیده نشد
که غم برای کسی جز تو آفریده نشد
الهی به مستان میخانهات
به عقلآفرینان دیوانهات
داستانهایی که از شام خراب آوردهام
عالمی از صبر خود در اضطراب آوردهام
مرد آزاده حسین است که بود این هدفش
که شود کشته ولی زنده بماند شرفش