میرسد پروانهوار آتشبهجانِ دیگری
این هم ابراهیمِ دیگر در زمانِ دیگری!
فکر میکردم که قدری استخوان میآورند
بعد فهمیدم که با تابوت، جان میآورند
الهی سینهای ده آتش افروز
در آن سینه دلی، وآن دل همه سوز
به نام چاشنیبخش زبانها
حلاوتسنج معنی در بیانها...
باز هم اربعین رسیده بیا
باز هم از تو بیخبر ماندم
با حسرت و اشتیاق برمیخیزد
هر دستِ بریده، باغ برمیخیزد
خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر
هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر
هرچند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس