پس رهسپار جادۀ بیتالحرام شد
شصتوسه سال فرصت دنیا تمام شد
آن شب زمین شکست و سراسر نیاز شد
در زیر پای مرد خدا جانماز شد
سال جدید زیر همین گنبد کبود
آغاز شد حکایتمان با یکی نبود
مادر سلام حال غریبت چگونه است؟
مادر بگو که رنج مصیبت چگونه است؟
قلبی شکست و دور و برش را خدا گرفت
نقاره میزنند... مریضی شفا گرفت