خواهرش بر سینه و بر سر زنان
رفت تا گیرد برادر را عنان
سر و پای برهنه میبرند آن پیر عاشق را
که بر دوشش نهاده پرچم سوگ شقایق را
خبر رسید که در بند، جاودان شدهای
ز هر کرانه گذشتی و بیکران شدهای
روشنتر از تمام جهان، آسمان تو
باغ ستارههاست مگر آستان تو؟