همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
مهر خوبان دل و دین از همه بیپروا برد
رخ شطرنج نبرد آنچه رخ زیبا برد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر