همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
آه از دمی که در حرم عترت خلیل
برخاست از درای شتر بانگِ الرّحیل
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر