همین که بهتری الحمدلله
جدا از بستری، الحمدلله
ای در منای عشق خدا جانفدا حسین
در پیکر مبارزه خون خدا حسین
و کاش مرد غزلخوان شهر برگردد
به زیر بارش باران شهر برگردد
کسی محبت خود یا که برملا نکند
و یا به طعنه و دشنام اعتنا نکند
این چندمین نامهست بابا مینویسم؟
هر چند یادت نیست امّا مینویسم
قد قامت تو کلام عاشورا بود
آمیخته با قیام عاشورا بود
هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
او ماند که در کنار زینب باشد
منظومهٔ دهر، نامرتب شده بود
هم روز رسیده بود هم شب شده بود
خانههای آن کسانی میخورد در، بیشتر
که به سائل میدهند از هرچه بهتر بیشتر