با یک تبسم به قناریها زبان دادی
بالی برای پر زدن تا بیکران دادی
تنت از تاول جانسوز شهادت پر بود
سینهات از عطش سرخ زیارت پر بود
دنیا به دور شهر تو دیوار بسته است
هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما