در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
از خیمه برون آمد و شد سوی سپاه
با قامت سرو و با رخی همچون ماه
بوی ظهور میرسد از کوچههای ما
نزدیکتر شده به اجابت دعای ما