به زیر تیغ نداریم مدعا جز تو
شهید عشق تو را نیست خونبها جز تو
ز رویت نه تنها جهان آفریدند
به دنبال تو کهکشان آفریدند...
ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
دلم امسال سامرّایی است و عید غمگین است
میان سفره «سامرّا» نماد هفتمین سین است
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم