ای کاش مردم از تو حاجت میگرفتند
از حالت چشمت بشارت میگرفتند
این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمدهست
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم