آنجا که دلتنگی برای شهر بیمعناست
جایی شبیه آستان گنبد خضراست
فرو میخورد بغض در گلو را
عقب میزد پَرِ هر چه پتو را
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی
اين ماه، ماهِ ماتم سبط پيمبر است؟
يا ماه سربلندى فرزند حيدر است؟
وضو گرفتهام از بهت ماجرا بنویسم
قلم به خون زدهام تا كه از منا بنویسم