شدهست خیره به جاده دو چشم تار مدینه
به پیشوازی تنهاترین سوار مدینه
این اشکهای داغ را ساده نبینید
بَر دادن این باغ را ساده نبینید
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
آهای باد سحر! باغ سیب شعلهور است
برس به داد دل مادری که پشت در است
چشم تو خراب میشود بر سر کفر
کُند است برای حنجرت خنجر کفر
بگذار و بگذر این همه گفت و شنود را
کی میکنیم ریشهٔ آل سعود را؟