دلم کجاست تا دوباره نذر کربلا کنم
و این گلوی تشنه را شهید نیزهها کنم
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبدالله روتر
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان