روی اجاق، قوری شبنم گذاشتم
دمنوش خاطرات تو را دم گذاشتم
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش
نافۀ چادر گلدار تو با مُشک تَرَش
با ذكر یا كریم همه یاكریمها
خواندند با تو یا علی و یا عظیمها
ما را نترسانید از طوفان
ما گردباد آسمان گردیم
ای دل به مهر داده به حق! دل، سرای تو
وی جان به عدل کرده فدا! جان، فدای تو