قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
عشق فهمید که جان چیست دل و جانش نیست
سرخوش آنکس که در این ره سروسامانش نیست
خجسته باد قدوم تو، ای که بدر تمامی
فروغ دیدهٔ ما، مهر جاودانهٔ شامی
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت