از لحظههای آخرت چیزی نمیگویم
از پیکرت از پیکرت چیزی نمیگویم
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
تاریخ عاشورا به خون تحریر خواهد شد
فردا قلمها تیغۀ شمشیر خواهد شد
دری که بین تو و دشمن است خیبر نیست
وگرنه مثل علی هیچکس دلاور نیست
نرسد اگر به على كسى، به كجا رود؟ به كجا رسد؟
به خدا قسم كه اگر كسى، به على رسد، به خدا رسد
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت