قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
فتنه اینبار هم از شام به راه افتادهست
کفر در هیئت اسلام به راه افتادهست
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
حق میشود انکار و من انگار نه انگار
منصور سرِ دار و من انگار نه انگار
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت