كوی امید و كعبۀ احرار، كربلاست
معراج عشق و مطلع انوار، كربلاست
ای سفیر صبح! نور از لامکان آوردهای
بر حصار شب دمی آتشفشان آوردهای
اذانی تازه کرده در سرم حسّ ترنم را
ندای ربّنا را، اشک در حال تبسم را
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت