گفتیم وقت شادی و وقت عزا، حسین
تنها دلیل گریه و لبخند ما حسین
قصد کجا کرده یل بوتراب؟
خُود و سپر بسته چرا آفتاب؟
کیسههای نان و خرما خواب راحت میکنند
دستهای پینهدارش استراحت میکنند
در آتشی از آب و عطش سوخت تنت را
در دشت رها کرد تن بیکفنت را
پیغمبر درد بود و همدرد نداشت
از کوفه بهجز خاطرهای سرد نداشت