بیمار کربلا، به تن از تب، توان نداشت
تاب تن از کجا، که توان بر فغان نداشت
خدایا، تمام مرا میبرند
کجا میبرندم، کجا میبرند؟
ای امیر مُلک شأن و شوکت و عزم و شهامت
تا قیامت همّت مردانه خیزد از قیامت
سلام ما به حسین و سفیر عطشانش
که در اطاعت جانان، گذشت از جانش