آسمان بیشک پر از تکبیرة الاحرام اوست
غم همیشه تشنۀ دریای ناآرام اوست
نام تو عطر یاس به قلب بهار ریخت
از شانههای آینه گرد و غبار ریخت
آنسو نگران، نگاه پیغمبر بود
خورشید، رسول آه پیغمبر بود
در روزگاران غریبی، آشنا بودى
تنها تو با قرآن ناطق همصدا بودی