شب شاهد چشمهای بیدار علیست
تاریخ در آرزوی تکرار علیست
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
خدایا رحمتی در کار من کن
به لطف خود هدایت یار من کن
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا