فرق دارد جلوهاش در ظاهر و معنا حرم
گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم
از فرّ مقدم شه دین، ختم اوصیا
آفاق، با بَها شد و ایّام، با صفا
شبی ابری شدم سجاده را با بغض وا کردم
به باران زلال چشمهایم اقتدا کردم
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم حسین
با زبانِ اشکهای بیصدا گفتم حسین
بخواب بر سر زانوی خستهام، سر بابا
منم همان که صدا میزدیش: دختر بابا