بهار و باغ و باران با تو هستند
شکوه و شوق و ایمان با تو هستند
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
شرط محبت است بهجز غم نداشتن
آرام جان و خاطر خرم نداشتن
دلش میخواست تا قرآن بخواند
دلش میخواست تا دنیا بداند
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من