ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
در این حریم هر که بیاید غریب نیست
هرکس که دلشکسته بُوَد بینصیب نیست
یا شب افغان شبی یا سحر آه سحری
میکند زین دو یکی در دل جانان، اثری
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من