شب به شب ماه به یاد لب عطشان حسین
میکشد آه به یاد لب عطشان حسین
پدر! آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد؟
غروب غربت ما از چه رو پایان نمیگیرد؟
در محضر عشق امتحان میدادی
گویی که به خاک، آسمان میدادی
افزون ز تصور است شیداییِ من
این حال خوش و غم و شکیبایی من