ما خانه ز غیر دوست پیراستهایم
از یُمن غدیر محفل آراستهایم
پس از قرنها فاصله تا علی
نشستهست در خانه تنها، علی
ای تا به قیامت علم فتح تو قائم
سلطان دو عالم، علی موسی کاظم
دشمن که به حنجر تو خنجر بگذاشت
خاموش، طنین نای تو میپنداشت
هر چند قدش خمیده، امّا برپاست
چندیست نیارمیده، امّا برپاست